دخترک خندید و پسرک ماتش برد
 
که به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیده
 
باغبان از پی او تند دوید
 
به خیالش میخواست حرمت باغچه ودختر کم سالش را
 
از پسر پس گیرد
 
غضب آلود به او غیظی کرد
 
این وسط من بودم سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
 
من که پیغمبر عشقی معصوم
 
بین دستان پراز دلهره یک عاشق
 
ولب ودندان تشنه ی کشف وپر از پرسش دختر بودم
 
وبه خاک افتادم
 
چون رسولی ناکام
 
هردورا بغض ربود
 
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت:
 
"او یقینا پی معشوق خودش می آید"
 
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
 
"مطمئناکه پشیمان شده برمیگردد"
 
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام
 
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز
 
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذراتم
 
همه اندیشه کنان غرق این پندارند
 
این جدایی به خدا
 
رابطه با سیب نداشت.....
[ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:31 ] [ مریم ] [ ]

من به تو خندیدم...

 

من به تو خندیدم
چون که میدانستم
توبه چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
 
پدرم از پی تو تند دوید
 ونمیدانستی باغبان باغچه همسایه پدر پیر من است
من به تو خندیدم 
تاکه با خنده خویش پاسخ عشق تورا خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان منو
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت برو
چون نمیخواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تورا
ومن رفتم وهنوز
سالهاست که درذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرارکنان میدهد آزارم
ومن اندیشه کنان غرق ازاین پندارم:
که چه میشد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
 
فروغ فرخزاد
[ یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:38 ] [ مریم ] [ ]

توبه من خندیدی....

 

 

توبه من خندیدی ونمیدانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه
 
سیب را دزدیدم...
 
باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید
 
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک....
 
ووتو رفتی وهنوز
 
خش خش گام تو تکرارکنان میدهد آزارم
 ومن اندیشه کنان غرق از این پندارم
 که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت؟
[ شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:30 ] [ مریم ] [ ]

بادلت بدنکن

باخودتان که خوب تانکنید

 

روزگارشماراتامیکند

 

توی پاکت می اندازد

 

وتوی صندوق پستی

 

به یک مقصدنامعلوم...

 

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:48 ] [ ] [ ]

قبرستان

 

کنج گلویم قبرستانیست پر از احساس هایی

 

که زنده به گور شده اند به نام بغض !!!

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:43 ] [ ] [ ]

هههه

حالم خوب است!!

 

نه اشکی،نه اهی،میخندم!!

 

اماخنده هایم دردمیکند...

 

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:32 ] [ ] [ ]

باران

باران ببار...

 

بگذاراشک هایم غریب نباشند...

 

 

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:24 ] [ ] [ ]

من

جواب حرفای مریم توادامه مطلبه


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:55 ] [ ] [ ]

یکی پیدامیشه بیاد من دنیا دنیا جیغ دارم

 

اشک دارم

 

ضربه های روحی ک خوردم خیلی بیشتر از ظرفیتم بوده

 

پر شدم لبریز شدم

 

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا منو بکش

 

به انتهای بودنم رسیده م اما اشک نمیریزم پنهان شده ام پشت لبخندی

 

که درد میکند

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:25 ] [ مریم ] [ ]

 

راستی نسترن جان خیلی خوشحالم ک عشقت ولنتاینو بهت تبریک گفت وخوشحالم

ک با اون خندیدی

بهش تبریک گفتی عاشقشی،میدونستم دردت چیزدیگه س،خوشبخت باشی عزیزم

با محمد عشقت

دادزدی گفتی عاشقشی

خوشحالم خوب ک نگاه کنی خنده هامو میبینی...هه

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 11:55 ] [ مریم ] [ ]

تنهایی من...!

 

منِ بیــــچاره مـــدت هـــاست کــــسی را مخـــــاطبِ


شعـرهایم کــــرده ام


کـــه خــــــیلی وقت است غــــــایب اســـــت !

گاهی آنچنان مزخرف میشوم که برای دیگران


قابل درک نیستم !

حتی عزیزترین کسم را از خودم میرانم !

اما

در دلم آن لحظه آرزو میکنم تا بگوید:

میدانم دست خودت نیست!

درکت میکنم

 

[ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, ] [ 11:32 ] [ مریم ] [ ]

عبرت..

 

کفش هایم را نده


پا به رهنه میروم تا در حریم تنهایی خود

 

با نگاه به تاول های پایم عبرت بگیرم


من کجا؟


عاشقی کجا؟

[ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:17 ] [ مریم ] [ ]

هه...

یه تصمیم قشنگ گرفتم دیگه بهت هیچ کاری ندارم   خیلی سخته ولی تحمل

میکنم شاید ب ی جای خوب برسم شاید به جای بد اما مهم نیس دیگه نمیخندم

من نمیتونم بخندم دست خودم نیس...

ستایش یعنی این دیوونگی ها شبیه حس خوبه تو دل ما...

نگاه کن توچشای بی قرارم چقدر این لحظه ها رو دوس دارم

تصور میکنم پیشم نشستی

چقدخوبه چقدرخوبه ک هستی

ستایش یعنی این حسی ک دارم

نمیتونم تورو تنها بذارم

 

[ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:58 ] [ مریم ] [ ]

با چشم داغ...

امروز ولنتاینه....

اماعشقم نیس هفته پیش انقدر برای امروز عکس گرفتم وآماده کردم ک براش بفرستم

ولی از دیروز بعدازظهر دارم یه ریز گریه میکنم اگه نسترن نیاد منم نمیام

کاش یکی بود میرفت حال منو بهش میگفت واقعا به محمدش حسودیم میشه میترسم آخرش خودمو

بکشم چجوری دلش میاد اینطور کنه چجور دلش میاد وقتی اصن حالم خوب نیس.......

کاش همه چیزای ک میخواستم بودن

میدونم هیچ کس به وب من نمیاد ک این چیزا رو بخونه ولی فکر کردم شاید آروم شم اما نشد بدتر شدم اومدم اینجا نظرشو خوندم

یادش افتادم صداش اومد تو گوشم چرا همیشه اتفاقایی تو زندگی ادما می افته ک حتی ی ثانیه هم ذهنشونو مشغولش نکرده بودن؟چرا؟

خسته ام....داغونم.....چشام پراز اشکه ولی نمیاد پایین فکر کنم دوقطره آخر اشکامه وداره تموم میشه دیگه

ب قول نسترن شایدم شوک عصبی باشه

 

دلخوری از بغض پری میفهمم،ناراحتی غصه داری میفهمم،دلواپس فردای بامن بودنی..دلگیری از من اما

درگیر منی.....

داری دل میزنی دل میکنی تو کم کم

من بهت حق میدم من حالتو میفهمم

نبض احساستو میگیرمو حالت خوش نیس

ایندفعه نیت من خیره تو فالت خوش نیس

دارم میبازمت ای داد بی داد

خودم کردم ک لعنت برخودم باد

کاش صدای جیغامو میشنیدی امروز کادوتو گرفتی عشقم.ولنتاینت مبارک.....

[ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, ] [ 9:49 ] [ مریم ] [ ]

مریم اعصاب نداره

(غیر از نسترن عزیزم همه بخونن شامل حال همه تبلیغاتیا میشه)انقدربدم میاد از این تبلیغاتا ک همش

میان میگن

امارسایتت بالا بره

 

بیا بریم جهنم

کوفت بخر زهرمار بخر اه بابا ولم کنید نمیخوام آمار بالا بره میخوام تنها باشم میخوام هیچکس نباشه

چقدر نفهمید

هی پاک میکنم دوباره میبینم 15تا تبلیغاتی نظر دارم بخدا اشکم داره درمیاد یه آدم پیدانمیشه بیاد یه

نظر درست

وحسابی بذاره شما ها هر وبی ک میرید همین چرت وپرتارو مینویسید ک مثلا نویسنده رو خر کنید

نمیخوام وبم به

چشم شما دیوونه ها قشنگ بیا اگه کسی هس وبش قشنگه مطلباش مثه خودمه خب بیاد قدمش

روچشمم هزار

بارم لینکش میکنم ولی حرصم درمیاد از این تبادل لینکای آنلاین...

تروخدا جون ماماناتون جون باباهاتون یکم آدم باشید فقط یکم

دفعه بعد با آرامش برخورد نمیکنما فحش میدم

 

[ شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, ] [ 9:55 ] [ مریم ] [ ]

گمشده ام را ندیده اید...؟

 


دلهره هایم تمامی ندارند


نفس هایم کوتاه شده اند


دست هایم میلرزند و قدم هایم کند تر


من پاهایم تحمل وزنم را ندارند من بی تابم برای گم کرده ام


نمیدانم در کدامین دیار آرامش را گم کردم


شاید آن چشم های آلوده آرامش را از من ربودند


هرچه که بود زندگی را سخت کرد


من به رهگذران جاده آرامش میگویم:


به همان لذت آرامش یک خواب لطیف سوگند


من بی خبر مانده ام از نعمت ساده ی خویش


هرکسی رحم در اندیشه ی خود دارد


با خبر سازد مرا از گم کرده ی خود


من باران را، گریه ی آسان را،


دست مهربان را، خوابی آرام را،


گم کرده ام

:::

:::

[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:59 ] [ مریم ] [ ]

من....!

مـن…!


مـرا که میـشنـاسـی؟! خـودمـم…


کسـی شبیـه هیچـکس!


کمـی کـه لابـه لای نـوشتـه هـایـم بـگـردی پیـدایـم میکنـی…


مهـربـان، صبـور، کمـی هـم بهـانـه گیـر …


اگـر نوشتـه هـایـم را بیـابـی ، منـم همـان حـوالـی ام…

 

[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:12 ] [ مریم ] [ ]

برای تموم دلخوشیم...

دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را


در انحصار قطره های اشک نبینم


دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم

 

دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد


همیشه از حرارت عشق گرم باشد


من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده

نشوند


برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم


که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند


من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب

نکند

[ دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:4 ] [ مریم ] [ ]

آرامش

آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد …


دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند ،

تا آرامت کند …


مهم نیست آب شدن ، نیست شدن …


مهم آن آرامش است حتی برای چند لحظه …
.
 

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 11:31 ] [ مریم ] [ ]

 

لمس کن کلماتی را


که برایت می نویسم


تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…


تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…


لمس کن نوشته هایی را


که لمس ناشدنیست و عریان…


که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد


لمس کن گونه هایم را


که خیس اشک است و پر شیار…


لمس کن لحظه هایم را…


تویی که می دانی من چگونه


عاشقت هستم٬


لمس کن این با تو نبودن ها را


لمس کن…


همیشه عاشقت میمانم


دوستت دارم ای بهترین بهانه ام

 

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:11 ] [ مریم ] [ ]

مریم دقت کردم

مگه چشه؟تومیزاری من کامنت میدم من میزارم توکامنت میدی!خب چه اشکالی داره انگاری نویسنده همینجانیستیم.درباره نوشته تونظرمیدم دیگه.خب اوناهم میخوان امارسایتشون بره بالانمیدونن که من وتواصلانمیخونیمشونخودیگه میخواستم چی بگم؟!یادم نمیاداهان!نه بابامن نه پاریس میام نه دبی چون نه فرانسوی بلدم نه عربی.همون کانادامیریم خیلیم خوبه.یه ذره انگلیسی که حالیمون هسهوم؟

[ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, ] [ 10:4 ] [ ] [ ]

نسترن دقت کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ما انقدر تنهاییم ک هروقت پست میذاریم خودمون براخودمون کامنت میدیم مثل دیوونه ها جواب میدیم

الکی خوشیم یا تنهایی بهمون فشار آورده نمیدونم فقط میدونم هیچکس برای دل ما نظر نذاشته یا تبادل لینک بوده

یا تبلیغات یا سفر قسطی به یونان.یا خرید فیلتر شکن.

ای بابا خسته شدم از این دنیای پراز آدمای درگیر

همه درگیرن درگیری مزمن دارن!خودمم ک اعصاب ندارم توهم ک عاشقی ونفس من

خب دیگه هرکی یه جور درگیری داره حالا جدی میای بریم باهم یونان

جای خوبیه ها بهتر از دبی فکرکنم دبی خیلی بده همه عربن عرباهم ک عاشق زناودخترای ایرانی.........

نه بیخیال بیاهمون بریم پاریس اونجا هم قشنگه هم خوش میگذره.

خب خیلی حرف زدم من رفتم اومدی حرفاتو تو پست بزن کامنت نذار ی نفر هست داره به ما دوتا میخنده

 

[ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:25 ] [ مریم ] [ ]

تصور

 

دستاتوبزارتودستم

بگودوست دارم هنوزباهات هستم

بگودوست دارم من بیشترازصدبار

بگوعاشقتم من بیشترازهربار

نمیدونی همه دنیای منی

همه رویای منی

توبه من زندگی میدی تو

هرجاباشم همه حرفای منی

متن انشای منی

جمله ی دوست دارم های منی تو

 

علیرضاروزگار

 

اینوهمین الان دانلودش کردم اگه چیزیشوچپکی نوشتم بهم بگین اخه فقط یه بارگوشش دادم

[ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, ] [ 10:13 ] [ ] [ ]

ستاره ها....

 

ای ستاره ها که بر فراز آسمان

با نگاه خود اشاره گر نشسته اید

ای ستاره ها که از ورای ابرها

بر جهان ما نظاره گر نشسته اید

 

آری این منم که در دل سکوت شب

نامه های عاشقانه پاره می کنم

ای ستاره ها اگر به من مدد کنید

دامن از غمش پر از ستاره می کنم

 

ای ستاره ها چه شد که در نگاه من

دیگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟

ای ستاره ها چه شد که بر لبان او

آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد؟

 

 

ای ستاره ها مگر شما هم آگهید

از دو روئی و جفای ساکنان خاک

کاینچنین به قلب آسمان نهان شدید

ای ستاره ها، ستاره های خوب و پاک

 

من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست

تا که کام او ز عشق خود روا کنم

لعنت خدا به من اگر بجز جفا

زین سپس به عاشقانِ با وفا کنم

 

ای ستاره ها که همچو قطره های اشک

سر به دامن سیاه شب نهاده اید

ای ستاره ها کز این جهان جاودان

روزنی بسوی این جهان گشاده اید

 

رفته است و مهرش از دلم نمی رود

ای ستاره ها، چه شد که او مرا نخواست؟

ای ستاره ها، ستاره ها، ستاره ها

پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟

[ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, ] [ 10:15 ] [ مریم ] [ ]

حلقه

دخترک خنده کنان گفت که چیست راز این حلقه زر؟

 

راز این حلقه ک انگشت مرا اینچنین تنگ گرفته ست به بر؟

 

راز این حلقه ک در چهره ی او اینهمه تابش ورخشندگی است

 

مرد حیران شد وگفت حلقه خوشبختی ست

                                                        

 حلقه زندگی است

 

همه گفتند مبارک باشد دخترک گفت دریغا که مرا باز درمعنی آن شک باشد

 

سالها رفت وشبی 

 

زنی افسرده نظر کرده بر آن حلقه زر

 

دید روزهایی که به امید وفای شوهر

 

به هدر رفته هدر

 

زن پریشان شدونالید که وای وای

 

این حلقه که درچهره او باز هم تابش ورخشندگی است

 

حلقه بردگی وبندگی است....

[ چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:11 ] [ مریم ] [ ]

دوستت دارم

اخه من نمیدونم توازکجامطلب میاری!حالایه چیزم پیداکنم میمونم توکدوم وبم بزارم.عطربارانم.وب تو.وب نارنج...دیگه این روازخودم گفتم برات.به بزرگی خودت ببخش

 

دوستت دارم حتی اگرنباشی.حتی اگردستان دیگری تورادراغوش

 

کشند.حتی اگرمال دیگری شوی.حال انکه تومال دیگری هستی نه من

 

بی سروپا.اصلاچه فرقی دارد.توباشی.خوش باشی.دنیای من کامل

 

است.تا ته دنیادوستت خواهم داشت.

[ چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, ] [ 11:16 ] [ ] [ ]

کوچه....

یادمه اون اولاش ی بار بهم گفتی با این شعر خاطره داری یادم رفته بود برات بذارمش

خودمم خیلی دوسش میدارم حالا برای تو گذاشتمش نسترنم

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

 

                                   همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

                                  شدم آن عاشق دیوانه که بودم

         در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید

            باغ صد خاطره خندید

                                               عطر صد خاطره پیچید

یادم اید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

                              ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

                                     تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

                      شب و صحرا و گل و سنگ

همه دلداده به آواز شباهنگ

             یادم آید تو به من گفتی :

از این عشق حذز کن!

                         لحظه ای چند بر این آب نظر کن

                                                   آب آیینه عشق گذران است

                                                تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

      باش فردا که دلت باد گران است!

           تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن

 با تو گفتم حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم . نتوانم

                          روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

                                                چون کبوتر لب بام تو نشستم

 تو به من سنگ زدی

            من نه رمیدم نه گسستم

باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

                           تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

 حذر از عشق؟ ندانم  . نتوانم

اشکی از شاخه فرو ریخت

                                                                           مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت....

اشک در چشم تو لرزید

                  ماه بر عشق تو خندید

یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم

                                          پای در دامن اندوه کشیم

                                                                                 نگسستم نرمیدم

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

                                   نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم....

 

بی تو اما

   به چه حالی من از آن کوچه گذشتم......

 

 

[ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:57 ] [ مریم ] [ ]

تورا دوست میدارم....

 

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم

 

تو را به خاطر عطر نان گرم

 

برای برفی که اب می شود دوست می دارم

 

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

 

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم

 

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم

 

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت

 

لبخندی که مهو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم

 

تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم

 

برای پشت کردن به ارزوهای مهال

 

به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم

 

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

 

تو را به خاطردود لاله های وحشی

 

به خاطر گونه ی زرین افتاب گردان

 

برای بفشیه بنفشه ها دوست می دارم

 

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم

 

تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم

 

تو برای لبخند تلخ لحظه ها

 

پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم

 

تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم

 

اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های اسمان دوست می دارم

 

تو را به اندازه خودت ، اندازه ان قلب پاکت دوست می دارم

 

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

 

تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم

 

تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم

 

برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه

 

تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم

 

تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...دوست می دارم

 

[ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:24 ] [ مریم ] [ ]

دقت کردین؟

 

هر وقت دره این یخچال لامصــب رو باز میکنیم خالیه ها،حالا اگه بخوایم
 
یه قابلمه کوچیک تو یخچال جا بدیم باس یه ساعت پازل حل کنیم با
 
محتویات ، تا بتونیم جاش بدیم ..!

 

 

[ یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:48 ] [ ] [ ]

برای اولین بار

من اصلا پست حرفی نمیذارم حالا امروز اومدم بگم نسترن چرا نمیای پست بذاری؟

مگه قول ندادی ک یه روز درمیون......

بیا دیگه دارم دق مرگ میشم بابا

زود بیا منتظرتم

دوستت دارم عزیزم

 

[ پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:58 ] [ مریم ] [ ]

تولده

 

امروز9ربیع الاول تولدمریم جونمه همگی بگین مبارکش باشههههه

مریم جان بهترین هاروبرات ارزومیکنم عزیزم انشالله100سالگیتوخودم برات جشن بگیرم

 

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com     تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com     تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com     تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com     تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com    

[ دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:45 ] [ ] [ ]

آمدم...

آمدم تا مست ومدهوشت کنم اما نشد...

عاشقانه تکیه بردوشت کنم اما نشد...

آمدم تا از سر دلتنگی امگریه تلخی در آغوشت کنم امانشد.....

 

باز هم در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد

عکس تو لبخند به لب داشت ولی؛

اشک چشم مرا جاری کرد....آه

[ یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:25 ] [ مریم ] [ ]

ماکه میترسیم....

ماکه میترسیم از هجرت دوست

کاش میدانستیم روزگاری که به هم نزدیکیم چه بهایی دارد

کاش میدانستیم حس دلتنگی هرروز غروب چه دلیلی دارد....

[ یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:23 ] [ مریم ] [ ]

تنهایی وگریه

میخوام به سردی شبام بخندم

میخوام به پوچی فردام بخندم

وقتی میبینمت با دیگرونی

تو اوج گریه هام میخوام بخندم

میخوام داد بزنم تنهای تنهام

میخوام وقتی میگم تنهام بخندم

[ یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:20 ] [ مریم ] [ ]

قسمت

یه جورایی درگیر عشق این واون شدی گلم

یه جورایی ورد زبون دیگرون شدی گلم

اگه تقصیر منه پس باید برم رهات کنم

حتی اگه رها نشد قلبو تو سینه بشکنم

خودمو راضی میکنم این دلو از تو بکنم

اگه بشه سالی یه بار دیگه بهت زنگ نزنم

قسمت ما جدایی شد

                   خودت اینو خوب میدونی

دیگه نمیخوام واسه من شعرای غمگین بخونی

[ یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, ] [ 16:3 ] [ مریم ] [ ]