چه کسی می خواهد
من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد
من اگر ما نشویم ، تنهایم
تو اگر ما نشوی
خویشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز برپا نکنیم
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وا نکنیم

خوابیدی روبال موجا کاش میشد بودم کنارت تو به دریا دل سپردی

من تو ساحل چشم به راهت دنبالت دارم میگردم اما نیست از تو نشونی

روزگار مارو جدا کرد یه غروب توی جوونی

دل من هواتو کرده کاش میشد تورو ببینم کاش بشه توخواب دوباره دست سردتو بگیرم

حالا ساحل چشم به راته دنبال یه رد پاته وسعت آبی دریا آخر خاطره هاته

خوابیدی روبال موجا کاش میشد بودم کنارت توبه دریا دل سپردی من توساحل چشم به راهت

توکه رفتی به سلامت وعده ما به قیامت حسرت یه لحظه دیدن واسه من شده یه عادت....

بی من از کوچه گذر کردی و رفتی

بی من از شهر سفر کردی و رفتی

قطره اشک به مژگان سیاهم

تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم

تو ندیدی نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی

چو در خانه ببستم, دگر از پای نشستم

گویا زلزله آمد،گویا خانه فرو ریخت سر من

بی تو من با همه شهر غریبم

بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدایی

بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوایی

تو همه بود و نبودی تو همه شعر و سرودی

چه گریزی ز بر من که ز کویت نگریزم

گر بمیرم ز غم دل ز تو هرگز نستیزم

حتما به ادامه مطلبم برید.شعرای قشنگیه .....

کاش هیچ وقت آرزو نمیکردم کفشهای مادرم اندازه ام شود.....

"لطفا به ادامه مطلب بروید"

آدمای دلتنگ وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن یهوسرشون

رو برمیگردونن اونوری......

          یکم ثابت میش

                 یواش یواش چشماشون پراز اشک میشه