.
درد دارد وقتی می رود
و همه می گویند:دوستت نداشت …
و تو نمی توانی به همه ثابت کنی که هر
شب با عاشقانه هایش خوابت می کرد!
.
.
درد دارد وقتی می رود
و همه می گویند:دوستت نداشت …
و تو نمی توانی به همه ثابت کنی که هر
شب با عاشقانه هایش خوابت می کرد!
.
وقتی زاشتیاق روی تو هــر لحظه در تبــــم
بر گــــرد بیا ستـــاره ی گم گشته در شبم
حس می کنم کجــــای زمینی ولی بـــــدان
گل می کنــــد نــــام قشنگ تــــــو بر لبــــم
مطمئن باش برو ضربه ات کاری بود
.دل من سخت شکست وچه زشت به من وسادگیم خندیدی
به من و عشقی پاک که پراز یاد تو بود
وبه یک قلب یتیم
که خیالم میگفت تا ابد مال تو بود
توبرو؛برو تا راحت تر تکه های دل خودرا سر هم بند زنم...
عزیزم:
پرمعنی ترین کلمه"ما"است..........آن را به کار ببر
سرکش ترین کلمه"هوس"است..........با آن بازی نکن
سازنده ترین کلمه"صبر"است..........برای داشتنش دعا کن
ضعیف ترین کلمه"حسرت"است..........آن را نخور
لطیف ترین کلمه"لبخند"است..........آن را حفظ کن
صبورترین کلمه"انتظار"است..........منتظرش باش
سلام
من مریمم.آخ نمیدونم چی شد هرروزساعت 2به بعد یامن یه اس میدادم
یا اون اما امروز من خوابم برده بود ووقتی بیدار شدم
ساعت5بود اما هیچ خبری ازش نبود
به شدت ناراحت شدم گفتم اشکال نداره احتمالا امتحان داره سرش شلوغه
خودم بهش خسته نباشید همیشگی رومیگم
اومدم پیاممو بنویسم گفتم بذار اول یه تک بزنم
با ایرانسلم زدم گفت غیر قابل پوشش شبکه
دوتا فحش دادم با همراه اوله گرفتمش گفت خاموش است
دوباره گرفتم خاموش است هزار باره هم میگرفتم بازم خاموش بود
دیشب یه چیزی شد وسر یه موضوع یکم بحث کردیم
اما خیلی خوب تموم شد خیلی خوب
بعدش گفتم شاید باطری گوشیش تموم شده باز.
میرم وبش باعجله باز کردم عطربارانو
ن آپ جدید نداشت منم هیچ کامنت جدیدی ازش نداشتم
انگار آب شده وااااااااااااااااای اونکه میدونه من دق میکنم
دیگه نمیدونم چه غلطی بکنم
نسترن دارم میمیرم کاش برسه ب گوشت کاش ی ثانیه یادم بیوفتی
میترسم اتفاقی براش افتاده باشه زبونم لال
خیلی بدجورنگرانشم کاش بشه یکی روپیداکنم ک کمکم کنه.
وای چقدر آرامششو نیاز دارم
اما کجاست؟کجاییییییییییییییییییییی نسترن؟
شبی خواب دیدم که کنار ساحل همراه با خدای خود قدم میزدم.برپهنه تاریک آسمان
صحنه هایی از زندگی ام را میدیدم.درهر کدام از صحنه ها دوجفت ردپا بر روی شن دیده میشد.
یکی متعلق به من ودیگری متعلق به خدا بود.
وقتی تمام قسمت ها را دیدم وبا دقت نگاه کردم،متوجه شدم که در بعضی از قسمت ها،
فقط یه جفت ردپا دیده میشود.کمی که تامل کردم،متوجه شدم که این قسمت ها
سخت ترین وبدترین لحظات زندگی ام بوده است.
از خدای خود پرسیدم:خدایا تو گفتی که در همه احوال،همراه وهمدم من خواهی بود وهرگز
مرا ترک نخواهی کرد.اما در سخت ترین لحظات زندگی ام آنگاه که تورا بیشتر ازهر لحظه
نیاز داشتم،یه جفت ردپا بیشتر نمیبینم!چرا مرا تنها گذاشتی؟
خداوندبه آرامی پاسخ داد:من همیشه تورا دوست داشته ام ودارم هرگز تورا تنها نخواهم گذاشت.
جاهایی که فقط یک جفت ردپادیدی،آن زمانی بوده است که من تورا بر دوش داشتم.
از آدمها بت نسازید ... این خیانت است ...هم به خودتان ... هم به خودشان
خدایی می شوند که خدایی کردن نمی دانند....
و شما در آخر می شوید سر تا پای کافر خدای خود ساخته ...